دلسا جوندلسا جون، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

ترنم ترانه های کودکی دخترم

برای فرشته مهربانم

1392/12/12 13:41
نویسنده : مامان دلسا
258 بازدید
اشتراک گذاری

 

در اولین صبح عروسی، زن و شوهر توافق کردنددر را به روی هیچکس باز نکنند ابتدا پدرومادر پسر آمدند زن و شوهر نگاهی به هم انداختند و هیچکدام طبق توافق در را باز نکردند.........!

ساعتی بعد پدرو مادر دختر آمدند،زن وشوهر نگاهی بهم انداختند اشک در چشمان دختر جمع شد و در آن حالت گفت: نمیتونم در رو باز نکنم با اینکه میدونم پدرو مادرم پشت درهستند.......!

شوهر چیزی نگفت و در را به رویشان باز کردند.

سالها گذشت خداوند به آنها چهار پسر داد و پنجمین فرزندشان دختر بود. برای تولد این فرزند پدر بسیار شادی کرد و گوسفند سربرید و مهمانی مفصلی داد.

مردم با تعجب از او علت این همه شادی را پرسیدند و او به سادگی جواب داد:

                          این همان کسی است که در را به رویم باز میکند.

                                                  

خدایا بابت رحمت و موهبتی که به من و همسرم دادی شکرت.هزاران بار.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

زهرا
12 اسفند 92 14:25
واقعا قبول دارم
مامان کلاغی
12 اسفند 92 16:56
چه داستان قشنگی... منم عاشق دخترم
نیلوفر جون
12 اسفند 92 23:26
مامی دلسا
13 اسفند 92 13:25
سلام خانومی دکتر من خانم مینو نایبی بود. از کارش راضی ام. سزارین های خوبی انجام میدن.ولی مطبش همیشه خیلی خیلی شلوغه
مامی سارا
13 اسفند 92 22:31
ارزو جون امیدوارم خدا برات همیشه سالم و سلامت نگهش داره البته زیر سایه پدر و مادرش عزیزم
مامان دلسا
پاسخ
مرسی عزیزم
مامان ریحان
14 اسفند 92 13:33
ایشالله در کنار ناز گلت همیشه شاد باشی
مامان دلسا
پاسخ
و انشاله به زودی برای شما.مرسی
مریم مامان آرین
15 اسفند 92 14:27
سلام عزیزم من از مشهدم خوشحال میشم به وبلاگ نی نی آرین سربزنی ان شاالله نی نیت به سلامتی بیاد بغلت
مامان دلسا
پاسخ
به وبلاگت سرزدم و عکسهای پسر نازت رو دیدم خدا ببخشش واستون