بلاتکلیفی واسه دکترزایمانم و بیمارستان
بلاتکلیفی واسه دکترزایمانم و بیمارستان قبلا گفته بودم دکترم مینو نائبی بود واسه قبل از بارداری هم پیش ایشون میرفتم که به خواست خدا بعد از3ماه استفاده از داروهاشون و 9ماه انتظار خودم واسه بچه دار شدن، باردار شدم.
انصافا دکتر خوبیه ولی باید پیشش میری فقط هزینه کنی.تا آخرماه 5 پیش ایشون ویزیت ماهانه داشتم ولی بعدش خواستم دکترم بشه روح انگیز رحیمی آخه خیلی مهربونتر از نائبی بود و مطبش خلوتتر ولی به همون اندازه معتبرو با تجربه هست و بیمارستانمم که پاستور انتخاب شده بود هردوشون اونجا بودن، فرقی نداشت.
به هرحال خوش برخوردی یک دکتر زنان و زایمان واسه یه خانوم باردار به نظر من خیلی مهمه. به هرحال 13اسفند اولین ویزیتم پیش رحیمی بود و با هزار ناز و ادا قبول کردن که کاش نمیکردن آخه کل فروردین و نصفه اردیبهشت رو نبودن حتما خارج از کشور بودن دیگه.
منم عصبی شده بودم که نزدیک دوماهه ویزیت نرفتم و اصلا چرا عوض کردم دکترمو از این حرفها و باز تو فکر نائبی بودم که.............
بعله تصمیم گرفته شد برم بیمارستان خانوم داداشم (جوادالائمه) که بتونیم از بند پ هم استفاده کنیم، به دستور خواهر بزرگم گه قراره بشه همراه من تو بیمارستان. 
همینطور دو دل بودم (وسواسم داشته باشی تو این موردا خیلی بده به خدا) که واسه 16 اردیبهشت خانوم داداشم با یکی از دکتراشون هماهنگ کرد برم بیمارستان ویزیت و ایشونم قبول کردن با اینکه ماه آخرم بود.
آخه همه به من گفتن داشتن یه آشنا کنارت خیلی خوبه و شوشو هم گفت هرجا دلگرمیت بیشتره برو همونجا بالاخره اینطوری شد که ماهم قید بیمارستان خصوصی و دکتر معتبر رو زدیم (جسارت نشه به دکترم)
، بیمارستان جواد الائمه و دکتر زهره خزاعی رو انتخاب کردم.
اینم بگم بیمارستانش فوق العاده خلوته و تمیز که همینش به دل آدم میشینه. خانوم دکتر خزاعی هم دکتر خوبی بودن پیششون که معاینه شدم همون اول گفتن شیکمم تیزه و باید سزارین بشم و تاریخ زایمانم اول 3/7 گفتن ولی من گفتم رندش کنین 
زدن 93/3/3 .
البته امروز عصر یک سونو که این دیگه آخرین سونو هست رو میرم و تاریخ قطعی زایمان بعد از سونو مشخص میشه.
