رفتم دکترگیاهی
دیروز صبح بعد از 1.5ماه نوبتم شد خیلی دکتر پیرومهربونی بود اولین کاری که کرد عکس یه تعداد بچه ای که از طریق مصرف داروهاش به دنیا اومدن رو نشونم داد، چشام پر اشک شد. با شوهری بودم بعد از من اون رفت و یه سری دارو هم به من هم به شوشو داد.نزدیک حرم بودیم کلی دعا کردم از اونجا که اومدیم بیرون رو به حرم امام رضا واستادم و کلی باهاش حرف زدم ولادتشم بود بعد زنگ زدم به یکی از فامیلا که کربلاست و ازش التماس دعا خواستم، بدجوری دلم هوای کربلارو کرد یاد زمانی افتادم که کربلا بودم و چیزی که از آقا خواستم رو بهم داد همسرخوبم رو . حالا هم داشتن یه فرزند که چیز زیادی نیست.میدونم این داروها جواب میده دلم گرمه. خدایا تنها امیدمی. خودت دلیل عجلمو میدونی.......
نویسنده :
مامان دلسا
12:38